یادداشتهای گلاب

ساخت وبلاگ
برای آشنایی با شخصیت‌ها، پیشنهاد می کنم قسمت‌های ١،٢،٣ را بخوانید. بخش اول از قسمت چهارماون روز سَرِ ناهار وقتی موضوعِ روضه ی خونه خانم افتخاری مطرح شداولش جالب آمد ،عروس و مادر شوهر طوری رفتارکردند مثل اینکه یه کار روزمره هست و مثل دفعات قبل میاد و میره ،اما از نگاه این نیم وجبی که تا حالا فرصت نشده بود به همچین جایی بره جالب بود و سوالهای جور واجور می پرسیدعزیز، خانم افتخالی هم نوه اش میاد .عزیز ، پس کی می لیم.عزیز ، اونجا چکال می کنیم .عزیز ، یه دفعه یادت نَله ،قول دادی هاااااااخانم جون هم با جمله تاکیدی که،من یادم نمیره ،شما و مامان گیتی یادتون نره ،بحث را تمام کردتا اون روزِ دعوت ،گیتی در مراسم روضه و جمع حاجیه خانمها ،گلاب را نمی برد و یکی از دلیلهایش این بود که در آخر همه روضه ها گریه و اشکی هم بود و او نمی خواست گلابِ کنجکاو تو این سن با سوالهایی مواجهه بشه که در پیدا کردن جواب برای آنها از هرکسی بپرسه و یکجور جواب بشنود و به خاطر جوابهای جور واجور بچه گیج بشهگیتی میگه بچه باید بچگی کندُ....لازم هست که اول خودشو بشناسه بعد خدا و پیغمبر و مسایل دینی ،درست برخلاف خانم جونبرای چند روزی باقی مانده تا روز روضه(که ا مروز باشه )همه چی در آرامش گذشتُ..... حالا با صدای زنگُ......ورود گلاب موجی از انرژی جاری شد تو خونه و قشنگ معلوم بود با جمله "عزیز جون زودباش ددیه ،دیل میلِ سیم" می خواست اشتیاقش را نشون بدهو وقتی از طرف خانم جون شنید که ، آمدم گلاب خانممگل از گلش شگفتُ.....رفت سمت آقاجون که منتظرش بود ،همانطور که صورتش را برای بوسیدن در اختیارِ آقاجون میگذاشت با شیرینی زبونی همیشگی و نصیحت گونه و آرام گفت : بابایی با عزیز میلیم لوضه ،زودِ زود میام ، بعد باهم بازی میکنیم خوبدیگ یادداشتهای گلاب ...
ما را در سایت یادداشتهای گلاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0favfa9 بازدید : 34 تاريخ : پنجشنبه 26 بهمن 1402 ساعت: 18:15

اگر درخت بودممی گداشتم در آغوشم گنجشکها هر روز شلوغش کنندُ....در هیاهویِ مستانه اشان دلم حتی با ریتمی فالش هم که شده تا نمی دانمِ آن کجای شعر و غزل می رفتُ.... سرخوشانه از تو می سرود.پ.ن: در هیاهوی بسیار برای هیچِ روزگار ، چقدر دلم تنگ بود برای نوشتن برچسب‌ها: دل, ریتم, شعر, غزل یادداشتهای گلاب ...
ما را در سایت یادداشتهای گلاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0favfa9 بازدید : 41 تاريخ : پنجشنبه 26 بهمن 1402 ساعت: 18:15